تبیان، دستیار زندگی

معلولین هم حق ازدواج دارند

عاشقانه هایی از جنس معلولیت

وقتی برای جشن عروسی یکی از اقوام یا دوستانتان دعوت می شوید، بسیار مشتاق هستید تا فرد انتخاب شده از سوی دوستتان را ببینید. اما اگر عروس یا داماد با ولیچر یا عصا به دست، قدی کوتاه تر از معمول یا هر نقص دیگری که شما انتظارش را نداشته اید، وارد سالن شود شما میخکوب می شوید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معلول

همه پدر و مادرها علاقه دارند که دختر یا پسرشان با فردی ازدواج کنند که هیچ گونه بیماری یا نقصی نداشته باشد. شاید هرکز اجازه ندهند یک پسر با هر گونه معلولیت کم یا زیاد به خواستگاری دخترشان بیاید و حتی برای پسر خود نیز خواستگاری یک دختر معلول نمی روند. نگاه جا افتاده این است که وقتی یک دختر یا پسر با وضعیت جسمانی سالم با یک فرد که از نظر جسمانی دارای مشکلی است ازواج کنند.
از بیرون همیشه برای  کسانی که روی ویلچر نشسته اند، دستانشان فرم و حالت خاصی دارد یا مدل راه رفتن کسی که پاهایش دچار مشکل است،  دلسوزی می کنیم و می خواهیم به نوعی مهر و محبت و اینکه آنها چیزی کمتر از انسان های سالم ندارد نثارشان کنیم ولی اگر همان دختر یا پسر معلول گزینه ای برای ازدواج فرزندتان باشد، زمین و زمان را بهم می ریزید تا این وصلت به سرانجام نرسد.

 معلولیت؛ تنهایی یا ازدواج
جو سنگین اجتماع و نگاه مردم به ازدواج با معلول و سختی هایی که این زندگی می تواند داشته باشد، به گونه ای شده است که حتی کسانی که دارای یکی از شکل های معلولیت هستند، حاضر نیستند خود با کسی که معلول است ازدواج کنند. نگاه آ«ها اینگونه است که اگر دختر معلول مان با یک پیرمرد ازدواج کند برایش بهتر از ازدواج با یک پسر جوان معلول است. در صورتی که ممکن است خود آنها این نگاه را نداشته باشند و احساس کنند که اگر هر دو معلول باشند خوشبخت تر می شوند.
نگاه سنگین تر آن است که هم خانواده ها و هم از سوی جامعه این افکار القا می شود که فرد معلول چون توانایی کمی دارد و زندگی او ممکن است دچار سختی های زیادی باشد اصلا نیازی نیست که آنها ازدواج کنند و بهتر است تا آخر عمر خود در منزل پدری بمانند.


بسیاری از زنان دارای کم توانی گرایش بیشتری نسبت به دیگر زنان بر ماندن در کنار والدین و زندگی در خانواده دارند، این شیوه برخورد هرچند می تواند در مواقعی آنها را از تجربه های تلخ دنیای بیرونی محافظت کند اما از سوی دیگر این نوع ارتباطات و وابستگی های شدید آنان را در چرخه ای می اندازد که اغلب به عنوان افرادی ضعیف که محتاج به راهنمایی و مساعدت از سوی والدین، خویشاوندان و یا دوستان هستند، نگریسته می شوند و این امر موجب می شود که فرصت های آنان برای داشتن یک زندگی مستقل و توام با شادابی در جامعه محدود شود.

زمانی که آنان این نیاز خود را مطرح می کنند برخی از اینکه آنان چنین حقی را برای خود قائل هستند شگفت زده می شوند متاسفانه در بیشتر مواقع مردان کم توان تمایل بیشتری نسبت به زنان کم توان برای ازدواج دارند زنی که به خاطر کم توانی مجرد باقی می ماند، از نقش سنتی و جایگاه اجتماعی خود به عنوان یک همسر و مادر محروم می شود. در اغلب موارد نگاه افراد نسبت به خودشان برگرفته از نگاهی است که جامعه نسبت به آنان و جایگاه اجتماعی شان دارد لذا به نظر می رسد افراد کم توان نیز از این قاعده مستثنا نباشند وقتی نگرش عمومی دلالت بر ناتوانی این افراد در جنبه های گوناگون زندگی دارد آنان نیز به این امر تن می دهند . معلولیت در اثر تعامل دوسویه عوامل حاصل می شود، ویژگی های فردی که دارای کم توانی است و ویژگی های محیطی که ایجاد کننده محرومیت اجتماعی است.

در واقع ساختار های محیطی و اجتماعی سازمان یافته، افراد دارای کم توانی را در کلیه جنبه های زندگی اعم از: پذیرش اجتماعی، رابطه دوستانه، آموزش، اشتغال، ثبات اقتصادی، روابط عاطفی، مشارکت و نقش های همسری و مادری ناتوان نشان می دهند. این موضوع باعث می شود که اغلب آنها حتی در زندگی عادی خودشان هم نتوانند جایگاهی داشته باشند. درحالی که زندگی خانوادگی، داشتن همسر و فرزند برای افراد کم توان نیز مانند سایر افراد جامعه بخشی از موجودیت آنها به شمار می رود و برای حفظ سلامتی جسمی و روانی شان اهمیت دارد.


ازدواج دو معلول با یکدیگر
این نوع ازدواج دارای نکات منفی و مثبتی به این شرح است:
مزایا
مهم‌ترین ویژگی مثبت این نوع ازدواج آن است که همسران از شرایط یکسانی برخوردارند و یکی بر دیگری برتری ندارد.
نکته دوم این است که افرادی که دارای شرایط مشابهی هستند، احتمالا بهتر یکدیگر را درک می‌کنند.
سومین مزیت این نوع ازدواج این است که اگر میزان معلولیت به قدری شدید نباشد که همسران از عهده انجام کارهایشان برآیند، معمولا خانواده‌های دو طرف با این ازدواج موافق‌اند و جامعه نیز نسبت به این ازدواج در مقایسه با ازدواج یک فرد سالم با یک فرد معلول پذیرش بیشتری دارد.

زیان‌ها
از آنجایی که هر دو نفر، معلولیت دارند (به ویژه معلولیت‌های شدید) طبعا محدودیت‌های آنها، در زمینه شغلی، کسب درآمد، پرداختن به امور روزمره و... نیز به مراتب بیشتر است و به کمک وسیع‌تری نیاز دارند.
اگر معلولیت زوجین اساس ژنتیکی داشته باشد، احتمال تولد فرزند معلول در این نوع خانواده‌ها بیشتر است. البته درحال حاضر می‌توان با استفاده از آزمایش‌های پیشرفته ژنتیکی پیش از ازدواج و آزمایش‌های تشخیصی در ماه‌های اول بارداری، از وقوع این رویداد جلوگیری کرد.

ازدواج فرد معلول با یک فرد سالم
مزایا
در این حالت، چون یکی از دو نفر از سلامت جسمانی کامل برخوردار است، می‌تواند به همسر معلول خود کمک کرده و تا حد امکان نقص‌های ناشی از معلولیت وی را جبران کند. این نوع ازدواج فقط برای فرد معلول مفید نیست، بلکه موجب تعالی روانی طرف مقابل نیز می‌شود. چنین فردی که برخلاف اکثر افراد جامعه در انتخاب همسر، ملاک‌های باطنی را بر ملاک‌های ظاهری ارجحیت داده است، با زندگی با انسانی که به‌رغم محدودیت‌هایش در یک زمینه خاص، در ابعاد دیگر موفق عمل کرده است، از الگوی مناسبی بهره‌مند شده و می‌تواند با دید وسیع‌تری به زندگی و دنیا بنگرد.

زیان‌ها
شاید بتوان گفت مهم‌ترین پیامد منفی این نوع ازدواج، پذیرفته نشدن آن توسط جامعه و خانواده است. معمولا خانواده‌ها تمایل ندارند فرزند سالم‌شان با فردی که دچار نوعی معلولیت ولو کوچک است ازدواج کند، به‌ویژه اگر فرد معلول زن باشد. زیرا سلامت جسمانی، یکی از ملاک‌های انتخاب همسر است که برای مردان از اولویت بیشتری برخوردار است. روانشناسان تکاملی که عقیده دارند در طول تاریخ تکامل بشر فقط رفتارهایی پایدار مانده‌اند که موجب بقای نسل انسان می‌شوند.

ازدواج دو معلول که مکمل همدیگر هستند، ازدواج یک معلوم با فردی سالم ممکن است در بسیاری از موارد با دوام تر و خوشبخت تر از زندگی هایی باشد که هر دو فرد در آن سالم هستند. چرا که این افراد درک درست تر و قدر آن را بیشتر می دانند و برای آنکه به نهایت خوشبختی برسند با همان جسم های معلول خود تمام تلاششان را می کنند.


منبع: میگنا، برترین ها
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.